ریشهی اون خیالی که سبب میشه هروخ زیردوش صورتتو پایین میگیری توقع کنی کفِ حموم پر از خون شه، با اون توقعی که وقتی داری ظرف میشوری _در صورتِ نبودِ احدی هم!_ فک کنی الان کسی که باید میاد و دستاشو دورِت حلقه میکنه، بعضن یکیه. رو چه حسابی؟
بلکن همینطوری.
No comments:
Post a Comment