هَپَروت
Saturday 14 September 2013
حوالیِ سی و دو سالهگی.
سی و دوساله. با موهای کوتاهِ قرمزـ قهوهای. با پیرهنهای چیتِ خالخالی چیندار و نخیِ سادهنقشِ گشاد. خندهرو و سختنگیر. با یکی دوتا بچه حوالیِ خودش. و یکروز که بی صدا بلند میشود وسایلش را برمیدارد و برای مدتی میرود یکوری نامشخص.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment