Saturday 20 July 2013

همه‌ش از «به نظر من»

برای من قضیه‌ی «امر به معروف و نهی از منکر» در وادی شر و ورها می‌گنجد. من نمی‌توانم قبول بکنم وقتی یک‌نفر خودش هزار و یک عیب‌وایراد دارد، سعی در تصحیح دیگری داشته باشد.

انتقاد البته به نظر خیلی‌ها خیلی خوب است. قضیه‌ی آن هم برای من نسبی‌ست. از سر شنیدن‌ش که بگذریم، من آن‌چنان انسان منتقدی نیستم، مگر طرف خودش راجع‌به رفتارهاش سوال کند. کللن همیشه سعی کرده‌م تا جایی که مورد آزار قرار نگرفته‌باشم از رفتار کسی، کاری به کارش نداشته باشم. بهرحال منطقی‌ش آن است که به شعور هرکسی در انتخاب نوع عملش، احترام بگذاریم و یا در حالت کلی، بی‌خیال باشیم.

از همه‌ی این‌ها گذشته، متنفرم از این‌که کسی بخاطر من بخاهد خودش را تغییر بدهد. یعنی در وهله‌ی اول از خودم متنفر می‌شوم (اگر چنین درخاستی داشته‌باشم) و بعد از او (که از «خود»ِ خودش در قبال من دفاع نکرده‌ست). اصلن چه ارزشی دارد رفتار خوشایندِ ساخته‌گی؟ 
مسئله این‌ست که به نظر من، ما میزان خودخاهیَتِ وجودمان بالاست. کوتاه‌آمدن خوب است. نشستن و برای خودت دو دوتا چارتا کردن که فلانی، زندگی‌ش مال خودش است و این «مالِ خودش» بودن حق و حقوقی را به او می‌دهد خوب است. هرچه‌قدر هم که ما از سر دوست‌داشتن، حس مالکیت داشته‌باشیم به هم. 
نه جان من. شرط دوست‌داشتن، احترام به شخصیتی‌ست که من برای خودم برگزیده‌م، نه مبدل شدن به کسی که تو دوست داری باشم.

1 comment:

Anonymous said...

اگر هم کسی خودش را برای کسی دیگر تغییر دهد، موقتی است. به هدف که رسید، پس از مدت کوتاهی، به حالت نخست باز می گردد.
هر کسی کو دور ماند از اصل خیش
باز جوید روزگار وصل خیش