هَپَروت
Monday 15 April 2013
پنج و دوازده دیقه ی غم انگیز صبح.
بیخ گلو چسبیده است. جا داشت دمِ گوش ت اینها را زمزمه وار می گفتم. جا داشت.. حتا اگر خاب بودی.. حتا اگر حواس ت نبود.. جا داشت بدانی امشب.. جا دارد بدانی این شب به صبح رسیدن چه زجری بود.. بیخ گلوم چسبیده است و آب نمی شود.لامصب.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment